معنی فارسی denigration

B2

تحقیر، کاهش ارزش یا اهمیت چیزی به وسیله انتقاد یا بی‌احترامی.

The action of unfairly criticizing someone or something.

noun
معنی(noun):

The act of making black; a blackening or defamation.

معنی(noun):

An unfair criticism.

example
معنی(example):

انتقاد مداوم او از کارش باعث شد که او احساس بی‌ارزشی کند.

مثال:

His constant denigration of her work made her feel undervalued.

معنی(example):

تحقیر برخی از اشکال هنری می‌تواند خلاقیت را خنثی کند.

مثال:

The denigration of certain art forms can stifle creativity.

معنی فارسی کلمه denigration

: معنی denigration به فارسی

تحقیر، کاهش ارزش یا اهمیت چیزی به وسیله انتقاد یا بی‌احترامی.