معنی فارسی denitrated

B1

به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که نیتروژن از آن حذف شده است.

Having had nitrate removed or eliminated.

example
معنی(example):

محلول نیتروژن‌زدایی‌شده برای استفاده در کشاورزی بی‌خطر بود.

مثال:

The denitrated solution was safe to use in agriculture.

معنی(example):

پس از این فرایند، آب نیتروژن‌زدایی‌شده استانداردهای ایمنی را تأمین کرد.

مثال:

After the process, the denitrated water met safety standards.

معنی فارسی کلمه denitrated

: معنی denitrated به فارسی

به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که نیتروژن از آن حذف شده است.