معنی فارسی denouncement
B2دینونس، بیانیهای رسمی یا عمومی برای محکوم کردن یک عمل یا سیاست است.
A formal public statement condemning something.
- NOUN
example
معنی(example):
اعلام عمومی سیاست با خشم عمومی روبرو شد.
مثال:
The denouncement of the policy was met with public outrage.
معنی(example):
اینگونه که او از خشونت فاصله گرفت نشان داد که به صلح متعهد است.
مثال:
His denouncement of violence showed his commitment to peace.
معنی فارسی کلمه denouncement
:
دینونس، بیانیهای رسمی یا عمومی برای محکوم کردن یک عمل یا سیاست است.