معنی فارسی densifies

B2

متراکم می‌کند، به معنای افزایش چگالی یا فشردگی ماده در اثر شرایط خاص.

To make or become denser or more compact, often as a result of a process or change.

verb
معنی(verb):

To make dense.

معنی(verb):

To become dense.

example
معنی(example):

فرآیند خنک کردن ماده آن را متراکم می‌کند.

مثال:

The process of cooling the material densifies it.

معنی(example):

هنگام گرم شدن، مایع به هنگام سرد شدن متراکم می‌شود.

مثال:

When heated, the liquid densifies as it cools.

معنی فارسی کلمه densifies

: معنی densifies به فارسی

متراکم می‌کند، به معنای افزایش چگالی یا فشردگی ماده در اثر شرایط خاص.