معنی فارسی densimetric

B1

دنسیمتریک به معنای مرتبط با اندازه‌گیری چگالی یا روش‌های آن است.

Related to the measurement of density, particularly in scientific contexts.

example
معنی(example):

تحلیل دنسیمتریک داده‌های کلیدی را برای پروژه فراهم کرد.

مثال:

The densimetric analysis provided key data for the project.

معنی(example):

ما از روش‌های دنسیمتریک برای ارزیابی خواص مواد استفاده کردیم.

مثال:

We used densimetric methods to assess material properties.

معنی فارسی کلمه densimetric

: معنی densimetric به فارسی

دنسیمتریک به معنای مرتبط با اندازه‌گیری چگالی یا روش‌های آن است.