معنی فارسی densitometer
B2دستگاهی برای اندازه‌گیری چگالی نوری یا میزان نور عبوری از یک ماده.
An instrument used to measure the optical density of materials, particularly photographic film.
- noun
noun
معنی(noun):
A device that measures the optical density of a material.
معنی(noun):
A device that measures the specific gravity of a substance; a densimeter.
example
معنی(example):
عکاس از یک دنسیتومتر برای بررسی نوردهی فیلم استفاده کرد.
مثال:
The photographer used a densitometer to check the exposure of the film.
معنی(example):
یک دنسیتومتر می‌تواند کمک کند تا تعیین شود چقدر نور از یک فیلم عبور می‌کند.
مثال:
A densitometer can help determine how much light passes through a film.
معنی فارسی کلمه densitometer
:
دستگاهی برای اندازه‌گیری چگالی نوری یا میزان نور عبوری از یک ماده.
