معنی فارسی dentalises
B1دندانی کردن، اشاره به تغییرات در روش های آموزشی یا درمانی به گونه ای که جنبه های دندان را در برگیرد.
To implement or adapt methods to include dental teachings or considerations.
- VERB
example
معنی(example):
سیاست جدید رویکرد به آموزش دندانپزشکی را دندانی می کند.
مثال:
The new policy dentalises the approach to dental education.
معنی(example):
این ابتکار اهمیت بهداشت دهان را دندانی می کند.
مثال:
This initiative dentalises the importance of oral hygiene.
معنی فارسی کلمه dentalises
:
دندانی کردن، اشاره به تغییرات در روش های آموزشی یا درمانی به گونه ای که جنبه های دندان را در برگیرد.