معنی فارسی dentatocillitate

B1

دنتاتوکیلیته، به معنای داشتن دندانه‌های ظریف یا مویینه‌هایی در حاشیه برگ یا ساختار دیگر.

Having small, bristle-like protrusions or margins, particularly in botanical contexts.

example
معنی(example):

برگ‌های این گیاه دنتاتوکیلیته هستند و این باعث می‌شود که ظاهر خاصی داشته باشند.

مثال:

The leaves of the plant are dentatocillitate, making them unique in appearance.

معنی(example):

ویژگی‌های دنتاتوکیلیته می‌توانند در شناسایی گونه‌های خاص کمک کنند.

مثال:

Dentatocillitate features can help in identifying certain species.

معنی فارسی کلمه dentatocillitate

: معنی dentatocillitate به فارسی

دنتاتوکیلیته، به معنای داشتن دندانه‌های ظریف یا مویینه‌هایی در حاشیه برگ یا ساختار دیگر.