معنی فارسی denticete
B1دنتیسیت کردن به معنای افزودن بافت خاص به یک سطح است.
To modify a surface to introduce a dented or textured effect.
- VERB
example
معنی(example):
تزئینکننده برای دنتیسیت کردن دیوار از رنگ خاصی استفاده کرد.
مثال:
The decorator used a special paint to denticete the wall.
معنی(example):
شما میتوانید اثر هنری خود را برای افزودن بافت دنتیست کنید.
مثال:
You can denticete your artwork for added texture.
معنی فارسی کلمه denticete
:
دنتیسیت کردن به معنای افزودن بافت خاص به یک سطح است.