معنی فارسی dentine

B1

دنتین، لایه‌ای از بافت‌ نرم و زرد رنگی که زیر مینای دندان قرار دارد و در برابر آسیب‌های دندانی نقش مهمی ایفا می‌کند.

The calcified tissue beneath the enamel of a tooth, providing structure and support.

noun
معنی(noun):

The hard, dense calcareous material that makes up the bulk of a tooth

example
معنی(example):

دنتین لایه‌ای از بافت زیر مینای دندان است.

مثال:

Dentine is the layer of tissue under the enamel in a tooth.

معنی(example):

اگر زود معالجه نشود، حفره‌ها می‌توانند به دنتین آسیب بزنند.

مثال:

Cavities can affect the dentine if not treated early.

معنی فارسی کلمه dentine

: معنی dentine به فارسی

دنتین، لایه‌ای از بافت‌ نرم و زرد رنگی که زیر مینای دندان قرار دارد و در برابر آسیب‌های دندانی نقش مهمی ایفا می‌کند.