معنی فارسی dentulous

B1

وضعیتی که در آن دندان‌های طبیعی به طور کامل وجود دارند.

Having natural teeth; typically refers to a full set of teeth.

example
معنی(example):

یک بیمار دندانی تمامی دندان‌های خود را دارد.

مثال:

A dentulous patient has all their teeth.

معنی(example):

وضعیت دندانی غالباً در کودکان و بزرگسالان جوان دیده می‌شود.

مثال:

The dentulous condition is often seen in children and young adults.

معنی فارسی کلمه dentulous

: معنی dentulous به فارسی

وضعیتی که در آن دندان‌های طبیعی به طور کامل وجود دارند.