معنی فارسی dentures
B1پروتز دندان، دندان‌های مصنوعی که به منظور جایگزینی دندان‌های از دست رفته ساخته می‌شوند.
Removable false teeth that are custom-made to replace missing natural teeth.
- noun
noun
معنی(noun):
A set of teeth, the teeth viewed as a unit
معنی(noun):
An artificial replacement of one or more teeth
معنی(noun):
(often in the plural) a complete replacement of all teeth in a mouth
example
معنی(example):
پروتز دندان توسط افرادی که دندان‌های طبیعی خود را از دست داده‌اند استفاده می‌شود.
مثال:
Dentures are used by people who have lost their natural teeth.
معنی(example):
او پروتزهایی داشت که به طرز بسیار طبیعی به نظر می‌رسید.
مثال:
She wore dentures that looked very natural.
معنی فارسی کلمه dentures
:
پروتز دندان، دندان‌های مصنوعی که به منظور جایگزینی دندان‌های از دست رفته ساخته می‌شوند.
