معنی فارسی deoxygenized
B2به حالتی اشاره دارد که در آن اکسیژن از یک ماده یا محیط حذف شده است.
Having had oxygen removed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آب دیاکسیژنشده برای آزمایش آماده شده بود.
مثال:
The deoxygenized water was ready for the experiment.
معنی(example):
نمونه دیاکسیژنشده بود تا از تداخل در نتایج جلوگیری شود.
مثال:
The sample was deoxygenized to avoid interference in the results.
معنی فارسی کلمه deoxygenized
:
به حالتی اشاره دارد که در آن اکسیژن از یک ماده یا محیط حذف شده است.