معنی فارسی depanneur
B1فروشگاههای کوچک و راحت که معمولاً کالاهای روزمره را میفروشند.
Small convenience stores that typically sell everyday items.
- noun
noun
معنی(noun):
A convenience store, especially one that sells alcohol.
example
معنی(example):
دپانور یک فروشگاه convenience در کبک است.
مثال:
The depanneur is a convenience store in Quebec.
معنی(example):
من در دپانور متوقف شدم تا تنقلات بخرم.
مثال:
I stopped at the depanneur to buy snacks.
معنی فارسی کلمه depanneur
:
فروشگاههای کوچک و راحت که معمولاً کالاهای روزمره را میفروشند.