معنی فارسی dependability
B2وابستگی، ویژگی یک فرد یا چیز است که میتوانید به آن اتکا کنید و از آن انتظار ثبات و معتبری داشته باشید.
The quality of being trustworthy and reliable.
- noun
noun
معنی(noun):
The characteristic of being dependable; the ability to be depended upon.
example
معنی(example):
وابستگی او او را به یک عضو باارزش تیم تبدیل میکند.
مثال:
Her dependability makes her a valuable team member.
معنی(example):
مشتریان به وابستگی خدمات ما ارج مینهند.
مثال:
Clients appreciate the dependability of our services.
معنی فارسی کلمه dependability
:
وابستگی، ویژگی یک فرد یا چیز است که میتوانید به آن اتکا کنید و از آن انتظار ثبات و معتبری داشته باشید.