معنی فارسی depermed
B1موهایی که فر آنها از بین رفته است.
Hair that has had its perm removed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از اینکه موهایش بدون فر شدند، به نظر میرسید بسیار سالمتر است.
مثال:
After being depermed, her hair looked much healthier.
معنی(example):
آرایشگر گفت که او هفته گذشته موهایش را بدون فر کرده است.
مثال:
The hairdresser said she was depermed last week.
معنی فارسی کلمه depermed
:
موهایی که فر آنها از بین رفته است.