معنی فارسی deplaned
A2خارج شدن از هواپیما، در زمان گذشته، به عمل ترک کردن هواپیما پس از فرود گفته میشود.
The past form of 'deplane', referring to the act of having exited an airplane.
- verb
verb
معنی(verb):
To disembark from an airplane.
example
معنی(example):
آنها از هواپیما خارج شدهاند و اکنون در انتظار چمدانهایشان هستند.
مثال:
They have deplaned and are now waiting for their luggage.
معنی(example):
مسافران بعد از اطلاعیه به سرعت از هواپیما خارج شدند.
مثال:
Passengers deplaned quickly after the announcement.
معنی فارسی کلمه deplaned
:
خارج شدن از هواپیما، در زمان گذشته، به عمل ترک کردن هواپیما پس از فرود گفته میشود.