معنی فارسی depleting
B1کاهش دادن یا کم کردن مقدار چیزی. زمانی که چیزی به طور پیوسته استفاده یا برداشت می‌شود.
To reduce or use up the supply of something.
- verb
verb
معنی(verb):
To empty or unload, as the vessels of the human system, by bloodletting or by medicine.
مثال:
Certain medications can deplete vitamin D.
معنی(verb):
To reduce by destroying or consuming the vital powers of; to exhaust, as a country of its strength or resources, a treasury of money, etc.
example
معنی(example):
سطح آب به دلیل خشکسالی در حال کاهش است.
مثال:
The water levels are depleting due to the drought.
معنی(example):
منابع در این منطقه به سرعت در حال کاهش هستند.
مثال:
The resources are depleting quickly in this area.
معنی فارسی کلمه depleting
:
کاهش دادن یا کم کردن مقدار چیزی. زمانی که چیزی به طور پیوسته استفاده یا برداشت می‌شود.
