معنی فارسی depletive
B2به چیزی اطلاق میشود که منجر به کاهش یا ضایعات میشود.
Describing something that causes depletion or reduction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت کاهشدهنده سبک زندگی او در سلامتیاش مشهود بود.
مثال:
The depletive nature of his lifestyle was evident in his health.
معنی(example):
مواد شیمیایی کاهشدهنده به اکوسیستم آسیب می زنند و باید تنظیم شوند.
مثال:
Depletive chemicals harm the ecosystem and should be regulated.
معنی فارسی کلمه depletive
:
به چیزی اطلاق میشود که منجر به کاهش یا ضایعات میشود.