معنی فارسی deploration

B1

ابراز غم و اندوه یا نارضایتی نسبت به یک موضوع یا رویداد.

The act of expressing sorrow, regret, or lamentation.

example
معنی(example):

تاسف او نسبت به این رویداد روشن بود.

مثال:

Her deploration of the event was clear.

معنی(example):

او تاسف خود را نسبت به این تصمیم بیان کرد.

مثال:

He expressed his deploration of the decision.

معنی فارسی کلمه deploration

: معنی deploration به فارسی

ابراز غم و اندوه یا نارضایتی نسبت به یک موضوع یا رویداد.