معنی فارسی depolymerize
B1 /diːˈpɒlɪməɹaɪz/غیرپلیمر کردن، به معنای شکستن زنجیرهای پلیمری به واحدهای کوچکتر است.
To break down a polymer into its monomer units.
- verb
verb
معنی(verb):
To decompose a polymer into smaller fragments.
example
معنی(example):
حرارت باعث شد که پلاستیک غیرپلیمر شود.
مثال:
The heat caused the plastic to depolymerize.
معنی(example):
آنها روشهایی برای غیرپلیمر کردن مواد زائد را بررسی میکنند.
مثال:
They study ways to depolymerize waste materials.
معنی فارسی کلمه depolymerize
:
غیرپلیمر کردن، به معنای شکستن زنجیرهای پلیمری به واحدهای کوچکتر است.