معنی فارسی depreciations
B2کاهش ارزش، نوسان در ارزش دارایی‌ها که به خاطر استفاده یا زمان ایجاد می‌شود.
The reduction in the value of an asset over time, typically due to wear and tear.
- noun
noun
معنی(noun):
The state of being depreciated; disparagement.
معنی(noun):
The decline in value of assets.
معنی(noun):
The measurement of the decline in value of assets. Not to be confused with impairment, which is the measurement of the unplanned, extraordinary decline in value of assets.
example
معنی(example):
کاهش ارزش‌ها می‌تواند بر صورت‌های مالی یک شرکت تأثیر بگذارد.
مثال:
Depreciations can affect the financial statements of a company.
معنی(example):
حسابداران کاهش ارزش‌ها را برای گزارش دقیق ارزش دارایی‌ها دنبال می‌کنند.
مثال:
Accountants track depreciations to accurately report asset values.
معنی فارسی کلمه depreciations
:
کاهش ارزش، نوسان در ارزش دارایی‌ها که به خاطر استفاده یا زمان ایجاد می‌شود.
