معنی فارسی depredatory
B2ویرانگر، اشاره به رفتار یا عملی که به تخریب منابع یا محیط زیست منجر میشود.
Characterized by the act of plundering, destroying, or exploiting.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار ویرانگر این گونه باعث کاهش جمعیت محلی شده است.
مثال:
The depredatory behavior of the species is causing a decline in the local population.
معنی(example):
عملکردهای ویرانگری برخی از انسانها میتواند به اکوسیستم آسیب برساند.
مثال:
The depredatory practices of some humans can harm the ecosystem.
معنی فارسی کلمه depredatory
:
ویرانگر، اشاره به رفتار یا عملی که به تخریب منابع یا محیط زیست منجر میشود.