معنی فارسی depressants
B1داروهایی که باعث آرامش سیستم عصبی می‌شوند و می‌توانند احساسات را کاهش دهند.
Substances that reduce the activity of the central nervous system and can lead to calming effects.
- noun
noun
معنی(noun):
A pharmacological substance which decreases neuronal or physiological activity.
مثال:
Alcohol acts first as a stimulant and then as a depressant.
معنی(noun):
An agent that inhibits the flotation of a mineral or minerals.
example
معنی(example):
الکل یک داروی آرامش‌بخش رایج است که می‌تواند بر حالت روحی تأثیر بگذارد.
مثال:
Alcohol is a common depressant that can affect mood.
معنی(example):
برخی داروها به عنوان داروهای آرامش‌بخش برای کمک به اضطراب عمل می‌کنند.
مثال:
Certain medications act as depressants to help with anxiety.
معنی فارسی کلمه depressants
:
داروهایی که باعث آرامش سیستم عصبی می‌شوند و می‌توانند احساسات را کاهش دهند.
