معنی فارسی deprivement

B1

محرومیت به معنای فقدان یا عدم دسترسی به چیزی ضروری.

The state or condition of being deprived; loss or lack of something essential.

example
معنی(example):

محرومیت از آموزش بر فرصت‌های آینده تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The deprivement of education affects future opportunities.

معنی(example):

محرومیت می‌تواند به چرخه فقر منجر شود.

مثال:

Deprivement can lead to a cycle of poverty.

معنی فارسی کلمه deprivement

: معنی deprivement به فارسی

محرومیت به معنای فقدان یا عدم دسترسی به چیزی ضروری.