معنی فارسی depurition
B1عمل تصفیه کردن، به ویژه در زمینه آب یا مواد غذایی.
The process of purification or cleansing.
- NOUN
example
معنی(example):
تصفیه آب آشامیدنی برای سلامت بسیار حائز اهمیت است.
مثال:
The depurition of the water supply is crucial for health.
معنی(example):
ما روشهای تصفیه مورد استفاده در کشاورزی را بررسی کردیم.
مثال:
We studied the depurition methods used in agriculture.
معنی فارسی کلمه depurition
:
عمل تصفیه کردن، به ویژه در زمینه آب یا مواد غذایی.