معنی فارسی dequeues
B1عملیات خارج کردن یک عنصر از صف، که به دنبال دستوراتی که در صف قرار دارند انجام می‌شود.
The action of removing an item from a queue.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A linear data structure in which elements may be appended to or removed from either end.
مثال:
This algorithm is difficult to implement with a standard queue, but with a deque it's easy.
verb
معنی(verb):
To remove an item from a queue
example
معنی(example):
سیستم درخواست‌ها را به ترتیب دریافتی از صف خارج می‌کند.
مثال:
The system dequeues requests in the order they were received.
معنی(example):
پس از اینکه سرور داده‌ها را از صف خارج می‌کند، هر وظیفه را پردازش می‌کند.
مثال:
After the server dequeues the storage, it processes each task.
معنی فارسی کلمه dequeues
:
عملیات خارج کردن یک عنصر از صف، که به دنبال دستوراتی که در صف قرار دارند انجام می‌شود.
