معنی فارسی deratize
B1عملی که طی آن موشها و آفات از یک مکان حذف میشوند.
To exterminate rats and pests from a location.
- VERB
example
معنی(example):
آنها باید انبار را قبل از استفاده سمپاشی کنند.
مثال:
They need to deratize the warehouse before it can be used.
معنی(example):
برای حفظ استانداردهای بهداشتی، رستوران باید به طور منظم سمپاشی کند.
مثال:
To maintain health standards, the restaurant must deratize regularly.
معنی فارسی کلمه deratize
:
عملی که طی آن موشها و آفات از یک مکان حذف میشوند.