معنی فارسی dereistically
B1به شیوهای متمایز و خاص که نیاز به بررسی دقیق و خاص دارد.
In a manner that is distinctive and characterized by distinctiveness.
- OTHER
example
معنی(example):
او به طور دِرِیستیک به مشکل نزدیک شد تا راه حلی پیدا کند.
مثال:
She approached the problem dereistically to find a solution.
معنی(example):
حقایق دِرِیستیک گزارش شده سخت بود که بخواهند به آن اعتراض کنند.
مثال:
The dereistically reported facts were hard to dispute.
معنی فارسی کلمه dereistically
:
به شیوهای متمایز و خاص که نیاز به بررسی دقیق و خاص دارد.