معنی فارسی dermas
B1لایهای از پوست که زیر اپیدرم قرار دارد و از بافت همبند و عروق تشکیل شده است.
The layer of skin beneath the epidermis that contains connective tissue and blood vessels.
- NOUN
example
معنی(example):
لایه درماس برای سلامت پوست بسیار مهم است.
مثال:
The dermas layer is crucial for skin health.
معنی(example):
آسیب به درماس میتواند منجر به مشکلات مختلف پوستی شود.
مثال:
Damage to the dermas can lead to various skin issues.
معنی فارسی کلمه dermas
:
لایهای از پوست که زیر اپیدرم قرار دارد و از بافت همبند و عروق تشکیل شده است.