معنی فارسی dermatological
B2درماتولوژیک به موضوعات مرتبط با بیماریها و درمانهای پوست اشاره دارد و به دانش پزشکی پوست اختصاص دارد.
Pertaining to dermatology; related to the study or treatment of skin conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک پوست یک معاینه درماتولوژیک انجام داد.
مثال:
The dermatologist provided a dermatological examination.
معنی(example):
او در یک کلینیک درماتولوژیک کار میکند.
مثال:
She works in a dermatological clinic.
معنی فارسی کلمه dermatological
:
درماتولوژیک به موضوعات مرتبط با بیماریها و درمانهای پوست اشاره دارد و به دانش پزشکی پوست اختصاص دارد.