معنی فارسی dermatomere

B1

درماتومر به بخش‌هایی از پوست گفته می‌شود که توسط عصب‌های خاصی کنترل می‌شوند و به مطالعه ساختار و عملکرد پوست کمک می‌کنند.

A skin segment related to a specific spinal nerve, significant in medical studies of skin and limbs.

example
معنی(example):

درماتومر بخشی از پوست است که توسط یک عصب نخاعی تک تأمین می‌شود.

مثال:

The dermatomere is a segment of skin supplied by a single spinal nerve.

معنی(example):

پزشکان درماتومرها را برای درک حس‌های پوستی بررسی می‌کنند.

مثال:

Doctors study dermatomeres to understand skin sensations.

معنی فارسی کلمه dermatomere

: معنی dermatomere به فارسی

درماتومر به بخش‌هایی از پوست گفته می‌شود که توسط عصب‌های خاصی کنترل می‌شوند و به مطالعه ساختار و عملکرد پوست کمک می‌کنند.