معنی فارسی dermises

B1

درمیزها به مجموعه ای از بافت ها اشاره دارد که در ساختار پوست وجود دارند.

Dermises refer to layers of tissue that are part of the skin structure.

example
معنی(example):

استاد در سخنرانی خود مفهوم درمیزها را توضیح داد.

مثال:

The professor explained the concept of dermises in her lecture.

معنی(example):

درمیزها در مطالعه شرایط پوستی اهمیت دارند.

مثال:

Dermises are important in the study of skin conditions.

معنی فارسی کلمه dermises

: معنی dermises به فارسی

درمیزها به مجموعه ای از بافت ها اشاره دارد که در ساختار پوست وجود دارند.