معنی فارسی dermobranchiate

B1

درموبرنشیات، گروهی از بی‌مهرگان دریایی که دارای آب‌شش‌هایی هستند که بر روی پوست آن‌ها قرار دارند.

Referring to a group of marine invertebrates that have gills located on their skin.

example
معنی(example):

حیوانات درموبرنشیات به خاطر آب‌شش‌هایشان بر روی پوستشان شناخته می‌شوند.

مثال:

The dermobranchiate animals are known for their gills on their skin.

معنی(example):

دانشمندان گونه‌های درموبرنشیات را مطالعه می‌کنند تا انطباق‌های منحصر به فرد آن‌ها را درک کنند.

مثال:

Scientists study dermobranchiate species to understand their unique adaptations.

معنی فارسی کلمه dermobranchiate

: معنی dermobranchiate به فارسی

درموبرنشیات، گروهی از بی‌مهرگان دریایی که دارای آب‌شش‌هایی هستند که بر روی پوست آن‌ها قرار دارند.