معنی فارسی dermographic
B2درموگرافیک، مربوط به مطالعه و تحلیل ویژگیهای پوست و واکنشهای آن.
Related to the study and analysis of skin characteristics and reactions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعه درموگرافیک الگوهای جالبی در واکنشهای پوستی را افشا کرد.
مثال:
The dermographic study revealed interesting patterns in skin reactions.
معنی(example):
محققان از ابزارهای درموگرافیک برای تحلیل سطوح پوست استفاده کردند.
مثال:
Researchers used dermographic tools to analyze skin surfaces.
معنی فارسی کلمه dermographic
:
درموگرافیک، مربوط به مطالعه و تحلیل ویژگیهای پوست و واکنشهای آن.