معنی فارسی dermoid

B1

درموئید، به نوعی کیست اشاره دارد که به طور معمول از بافت‌های پوستی و مو تشکیل شده است.

A type of cyst that contains tissue similar to skin, including hair follicles.

adjective
معنی(adjective):

Resembling skin

example
معنی(example):

کیست درموئید معمولاً حاوی مو و سلول‌های پوستی است.

مثال:

A dermoid cyst often contains hair and skin cells.

معنی(example):

پزشکان معمولاً کیست‌های درموئید را برای هر گونه تغییر زیر نظر دارند.

مثال:

Doctors often monitor dermoid cysts for any changes.

معنی فارسی کلمه dermoid

: معنی dermoid به فارسی

درموئید، به نوعی کیست اشاره دارد که به طور معمول از بافت‌های پوستی و مو تشکیل شده است.