معنی فارسی dermoskeletal
B1درموسکلتال به اختلالاتی اشاره دارد که همزمان بر روی پوست و اسکلت تأثیر میگذارد و میتواند به مشکلات سلامتی خاصی منجر شود.
Dermoskeletal pertains to disorders that affect both the skin and the underlying skeletal structure, potentially leading to specific health issues.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اختلالات درموسکلتال میتوانند هم پوست و هم اسکلت زیرین را تحت تأثیر قرار دهند.
مثال:
Dermoskeletal disorders can affect both the skin and the underlying skeleton.
معنی(example):
مطالعه ارتباطات درموسکلتال به درک بیماریهای مختلف کمک میکند.
مثال:
The study of dermoskeletal connections helps understand various diseases.
معنی فارسی کلمه dermoskeletal
:
درموسکلتال به اختلالاتی اشاره دارد که همزمان بر روی پوست و اسکلت تأثیر میگذارد و میتواند به مشکلات سلامتی خاصی منجر شود.