معنی فارسی derms
B1درمس به لایههای مختلف پوست اشاره دارد که در آنها ساختار و عملکرد متفاوتی وجود دارد.
Refers to the different layers of skin characterized by distinct structures and functions.
- NOUN
example
معنی(example):
پوستهای روی بازوی او نشانههای تحریک را نشان میدادند.
مثال:
The derms on his arm were showing signs of irritation.
معنی(example):
او انواع مختلف پوستها را زیر میکروسکوپ مطالعه کرد.
مثال:
She studied the different types of derms under the microscope.
معنی فارسی کلمه derms
:
درمس به لایههای مختلف پوست اشاره دارد که در آنها ساختار و عملکرد متفاوتی وجود دارد.