معنی فارسی derogately
B2بهصورت تحقیرآمیز، به لحنی اطلاق میشود که در آن به چیزی با عدم احترام صحبت میشود.
In a manner that expresses a lack of respect or belittling.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکل تحقیرآمیز درباره پیشنهاد صحبت کرد.
مثال:
She spoke derogately about the proposal.
معنی(example):
منتقد به طور تحقیرآمیز درباره آثار هنرمند نوشت.
مثال:
The critic wrote derogately about the artist's work.
معنی فارسی کلمه derogately
:
بهصورت تحقیرآمیز، به لحنی اطلاق میشود که در آن به چیزی با عدم احترام صحبت میشود.