معنی فارسی desalted
B1آب نمک‌زدایی شده، آبی است که نمک و مواد معدنی از آن حذف شده است.
Water that has had its salt and minerals removed.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove salt from; to desalinate.
example
معنی(example):
آب نمک‌زدایی شده برای خالص بودن آزمایش شد.
مثال:
The desalted water was tested for purity.
معنی(example):
پس از فرایند، تنها آب نمک‌زدایی شده باقی می‌ماند.
مثال:
After the process, only desalted water is left.
معنی فارسی کلمه desalted
:
آب نمک‌زدایی شده، آبی است که نمک و مواد معدنی از آن حذف شده است.
