معنی فارسی descanter

B2

ظرفی برای ریختن شراب که به زیبایی ارائه می‌شود.

A vessel used for pouring liquids, especially wine.

example
معنی(example):

دسکانتر شراب را در لیوان‌ها ریخت.

مثال:

The descanter poured wine into the glasses.

معنی(example):

او از دسکانتر برای سرو شراب قدیمی استفاده کرد.

مثال:

She used a descanter to serve the old wine.

معنی فارسی کلمه descanter

: معنی descanter به فارسی

ظرفی برای ریختن شراب که به زیبایی ارائه می‌شود.