معنی فارسی descendingly
B1به طور نزولی، به سمتی که به پایین حرکت میکند.
In a manner that moves or leads downward.
- ADVERB
example
معنی(example):
پلهها بهطور نزولی برای هدایت به طبقه همکف مرتب شدهاند.
مثال:
The stairs were arranged descendingly to lead to the ground floor.
معنی(example):
اعداد بهطور نزولی از بالاترین به پایینترین مرتب شدند.
مثال:
The numbers were sorted descendingly from highest to lowest.
معنی فارسی کلمه descendingly
:
به طور نزولی، به سمتی که به پایین حرکت میکند.