معنی فارسی descensive

B1

مربوط به روش‌های توضیحی و نزولی در توضیح یک موضوع.

Related to a descending method of explanation or reasoning.

example
معنی(example):

استدلال‌های نزولی او موضوع را آسان‌تر فهمید.

مثال:

His descensive arguments made the topic easier to understand.

معنی(example):

رویکرد نزولی به روشن شدن ایده‌های پیچیده کمک کرد.

مثال:

The descensive approach helped clarify complex ideas.

معنی فارسی کلمه descensive

: معنی descensive به فارسی

مربوط به روش‌های توضیحی و نزولی در توضیح یک موضوع.