معنی فارسی descriptivism
B1توصیفگرایی، نظریهای در زبانشناسی که بر توصیف واقعیتهای زبانی و نحوه استفاده از زبان تأکید دارد.
A linguistic approach that describes how language is used in practice rather than prescribing rules.
- noun
noun
معنی(noun):
The practice of describing realistic forms, as opposed to prescribing idealistic norms, of linguistic usage.
example
معنی(example):
توصیفگرایی بر چگونگی استفاده واقعی زبان تمرکز دارد.
مثال:
Descriptivism focuses on how language is actually used.
معنی(example):
نظریه توصیفگرایی در تضاد با تجویزگرایی است.
مثال:
The theory of descriptivism contrasts with prescriptivism.
معنی فارسی کلمه descriptivism
:
توصیفگرایی، نظریهای در زبانشناسی که بر توصیف واقعیتهای زبانی و نحوه استفاده از زبان تأکید دارد.