معنی فارسی desegregation

B2

جداسازی، فرایند از بین بردن تفکیک یا جداسازی گروه‌های مختلف در جامعه، به ویژه در زمینه‌های نژادی.

The action of removing barriers to racial integration in schools and other institutions.

noun
معنی(noun):

The act or process of eliminating segregation.

example
معنی(example):

جداسازی مدارس یک دستاورد مهم برای حقوق مدنی بود.

مثال:

Desegregation of schools was a significant achievement for civil rights.

معنی(example):

سیاست جداسازی هدفش ایجاد فرصت‌های برابر برای همه دانش‌آموزان بود.

مثال:

The policy of desegregation aimed to create equal opportunities for all students.

معنی فارسی کلمه desegregation

: معنی desegregation به فارسی

جداسازی، فرایند از بین بردن تفکیک یا جداسازی گروه‌های مختلف در جامعه، به ویژه در زمینه‌های نژادی.