معنی فارسی desert islands
B2جزایری که ساکن ندارند و معمولاً دور از ساحل قرار دارند.
Islands that are uninhabited and isolated from civilization.
- noun
noun
معنی(noun):
An uninhabited island, especially one in the tropics
example
معنی(example):
آنها بر روی یک جزیره بیابانی به دام افتاده بودند.
مثال:
They were stranded on a desert island.
معنی(example):
جزایر بیابانی اغلب در داستانهای ماجراجویی به تصویر کشیده میشوند.
مثال:
Desert islands are often depicted in adventure stories.
معنی فارسی کلمه desert islands
:
جزایری که ساکن ندارند و معمولاً دور از ساحل قرار دارند.