معنی فارسی desiderated

B2

به معنای خواسته یا مورد نیاز است، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی یا فرهنگی.

Desired or longed for; indicating something that is needed or wanted.

verb
معنی(verb):

To miss; to feel the absence of; to long for.

example
معنی(example):

او احساس کرد که آرمان‌هایش در سیستم کنونی مورد نیاز است.

مثال:

She felt her ideals were desiderated in the current system.

معنی(example):

تغییرات مورد نیاز در سیاست مدت‌ها به تعویق افتاده بود.

مثال:

The desiderated changes to the policy were long overdue.

معنی فارسی کلمه desiderated

: معنی desiderated به فارسی

به معنای خواسته یا مورد نیاز است، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی یا فرهنگی.