معنی فارسی designfully

B2

به طور خلاقانه و با دقت به طراحی توجه کردن.

In a manner that demonstrates thoughtful design.

example
معنی(example):

او پروژه را با رویکرد طراحی هوشمندانه‌ای انجام داد و تمام جوانب را در نظر گرفت.

مثال:

He approached the project designfully, considering all aspects.

معنی(example):

هنرمند به شکلی طراحی شده رنگ‌ها را در کارش ادغام کرده است.

مثال:

The artist designfully integrated colors into her work.

معنی فارسی کلمه designfully

: معنی designfully به فارسی

به طور خلاقانه و با دقت به طراحی توجه کردن.