معنی فارسی desilicate

B1

به معنای جدا کردن سیلیکات از یک ماده یا محلول است.

To remove silicate from a substance or solution.

example
معنی(example):

این فرآیند به هدف جداسازی سیلیکات در محلول برای نتایج بهتر طراحی شده بود.

مثال:

The process aimed to desilicate the solution for better results.

معنی(example):

آنها نیاز داشتند تا مخلوط را از سیلیکات جدا کنند تا آن را مؤثرتر کنند.

مثال:

They needed to desilicate the mixture to make it more effective.

معنی فارسی کلمه desilicate

: معنی desilicate به فارسی

به معنای جدا کردن سیلیکات از یک ماده یا محلول است.