معنی فارسی desirableness

B1

کیفیت یا حالتی که چیزی را مطلوب و جذاب می‌سازد.

The quality of being desirable or attractive.

example
معنی(example):

جذابیت محل، خریداران زیادی را به خود جلب کرد.

مثال:

The desirableness of the location attracted many buyers.

معنی(example):

جذابیت آن در قیمت‌های بالای آن منعکس شده است.

مثال:

Its desirableness is reflected in the high prices.

معنی فارسی کلمه desirableness

: معنی desirableness به فارسی

کیفیت یا حالتی که چیزی را مطلوب و جذاب می‌سازد.